ترال (Thrall)

لقب : رهایی دهنده ارک*ها
جنسیت : مذکر
نژاد : ارک
کلاس شخصیت : غیب گو (وارکرافت ۳)، جنگجو، مبارز، گلادیاتور، استاد تیغ، درمانگر، شمن
طرفدار : هورد
شغل : جنگ*سالار هورد، فرمانروای دورتار
مکان : قلعه گرومّاش واقع در ارگریمّار یا گارادار واقع در نگراند
وضعیت : زنده

ترال پسر دورتان، جنگ*سالار احیا کننده هورد شمنیسم و رهبر سرزمین*های قرمز دورتار در کلیمدور است. او در بازی جهان هنر نبرد در وادی خرد واقع است.





ترال پسر دورتان، رئیس قبیله گرگ یخی و دراکا است. ترال در کنار بدن*های خونین و کشته شده والدینش، توسط آئدلاس بلک*مور، رهبر کمپ نگهداری ارک*ها یافته شد. بلک*مور به استحکامات خویش قلعه دورن*هولد بازگشت و ترال را گلادیاتور با تمام خشونت یک ارک اما با هوش استراتژیکی بالایی همچون یک انسان بار آورد. او توسط افراد بسیاری آموزش دید و یک زن انسان دایه او شد. و با دخترش تریسا فاکستون که دوستش بود بزرگ شد.

زمانی که بیدار شد دریافت که این یک رویا نبوده بلکه یک تصویر از سوی پیامبری اسرارآمیز بوده که به وی اعطاء شد، او به صراحت به ترال گفت که موقعیت چنانچه او می بیند نیست بلکه او انسانیت خویش را مدتها پیش از دست داده. و تنها امید او برای نجات ارک ها ترک کردن لرداران و مهاجرت به غرب کالیمدور، محلی که آنها می توانند تقدیر خویش را بیابند است.

ترال اطاعت کرد و هورد را برای عبور از میان دریای بزرگ آماده کرد، هرچند که گرام توسط انسان ها دستگیر شد و ترال سریعا قدم میان گذاشت تا وی را نجات دهد. فریاد جهنمی ایده سرقت کشتی های انسان ها را ارائه کرد تا با آنها سرزمین انسان ها رابرای همیشه ترک کنند. با آماده شدن هورد انها کشتی ها را دزدیده و به سمت سرزمین کالیمدور از میان دریای بزرگ عبود کردند.

گروهی از ارک ها در اوتلند زندگی می کنند که به تباهی اهریمنی آلوده نشده*اند. این ارک ها خود را مگ*هر نامیدند و از قبایل گوناگونی تشکیل شده*اند که از ملحق شدن به لژیون ارک*های فل مگ*ثریدن خودداری کرده*اند، و کاملا نیز پیداست از تباهی کیل جیدن مصون مانده اند. ترال به محض با خبر شدن از آنها قصد سفر به اوتلند جهت دیدار با ارک های مگ*هر می کند، هرچند مشاوران ترال او را متقاعد کردند تا مقدمات مناسبی را بجای ترک کردن ارگریمار و آسیب*پذیر کردن تمام ارک*های ازروت در برابر حمله فراهم کند.

چندی بعد ترال حضور مختصری در اوت لند دارد؛ در یک کوئست دنباله دار ترال به اوت لند سفر می کند تا با مادر بزرگش گیاه دیدار و به گارّوش فریاد جهنمی درباره مرگ قهرمانانه پدرش که باعث اتمام نفرین خونی شد خبر دهد. طی این دیدار مادربزرگ گیاه لقب گوئل، پسر دورتان - رهبر به حق قبیله گرگ های برفی را به او می دهد.